با پایان یافتن کار بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیس جمهور برای دولت سیزدهم و رأی اعتماد مجلس به اکثر وزرا، حالا تکلیف سکاندار جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مشخص شده و مستاجر جدید ساختمان خیابان کمالالملک، چهار سال پر فراز و نشیب را پیش رو دارد و صرف نظر از اینکه کمتر از 4 سال یا بیشتر از آن بر روی این کرسی بنشیند، اما بارهای بر زمین مانده بسیاری در حوزه فرهنگ وجود دارد که باید توسط وی به دوش کشیده شود.
ویژگی اصلی حوزه «فرهنگ»، نرم بودن ماهیتش و تدریجی بودن آثار آن است؛ به بیان سادهتر، حوزه فرهنگ در هر جامعهای، مانند عرصههای سیاسی و اقتصادی نیست که تاثیر عملکردها خیلی زود خودش را نشان بدهد، بنابراین هم اثربخشی «فرهنگ» تدریجی و زیرپوستی است و هم مدیریت آن، ظرافت میطلبد.
این نکته مهم را هم نباید فراموش کرد که بار مسئولیت «فرهنگ» کشور تنها بر دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر آن نیست؛ دستگاه های فرهنگی متعدد حاکمیتی، دولتی و شبه دولتی از صدا و سیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا سازمان تبلیغات اسلامی، حوزههای علمیه، وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم و ده ها نهاد و تشکل فرهنگی دیگر، هرکدام به سهم خود در جریان فرهنگی کشور و نقاط ضعف و قوت آن سهیم هستند و باید مراقب عملکرد خود و پاسخگوی آن باشند، اما برجستگی نقش و جایگاه وزارت ارشاد از آن جهت است که برخی گلوگاه های حوزه فرهنگ مانند سینما و تئاتر، کتاب و مطبوعات در این دستگاه قرار گرفتهاند. به همین دلیل، نگاهی به بارهای بر زمین مانده در این وزارتخانه حساس و راهبردی در 4 سال پیش رو اهمیتی اساسی دارد.
حوزه کتاب و نشر، از آن دست حوزههایی است که میطلبد وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای پیش رو، با همتی جهادی وارد آن شود. معضل قدیمی پایین بودن سرانه مطالعه در کشورمان و لزوم فرهنگسازی برای اصلاح آن از یک سو، گرانی کاغذ از سوی دیگر و ضربات مهلکی که بیماری کرونا و تعطیلیهای ناشی از آن بر پیکره ناشران وارد کرده، برنامهریزی جامع و حمایت جدی مسئولان وزارت ارشاد را در ایام پیش رو میطلبد.
از سوی دیگر، مطبوعات و رسانههای دیجیتال (سایتها و خبرگزاریها) هم با وجود انس گرفتن مفرط مردم با فضای مجازی و طوفان اطلاعاتی آن، هنوز در بین مردم ما جایگاه دارند و اثرگذار هستند. سیاستگذاری دقیق و ریلگذاری مناسب برای حرکت آزادانه و اندیشمندانه رسانهها، همراه با رفع مشکلات ریشهدار اهالی خبر و رسانه، بار سنگین دیگری است که بر دوش مسئولان جدید وزارت ارشاد قرار دارد.
اما سینما و تئاتر، یکی از حوزههای جذاب و در عین حال پرمسئله و چالشی زیرمجموعه وزارت ارشاد است که مخصوصا در 8 سال اخیر و با نوع نگاه متولیان این حوزه، بیشتر از قبل دچار آسیبهای فنی و محتوایی شده است. فاصله گرفتن جدی گروههایی از سینماگران از مردم و دغدغههای اصلی آنها و غلتیدن نسبی در دامن آن ور آبیها از یک طرف و چشم امید گروههای دیگری از اهالی سینما و تئاتر به حمایتهای مادی و معنوی سکانداران وزارت ارشاد، میطلبد که در 4 سال پیش رو، ارتباط عمیق، دوستانه و در عین حال تعریف شده در چارچوب اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی، میان هنرمندان و مدیران فرهنگی برقرار شود تا خروجی تولیدات این بخش، به غنای فرهنگی جامعه و توسعه آن منجر شود.
در کنار این حوزهها، مسئله «شبکه نمایش خانگی» هم از آن دست داستانهای دنبالهداری است که هرچند هنوز محل دعوای ارشاد و صدا و سیما بر سر مسئولیت آن است، اما حرکت ناصواب و غیرمسئولانه وزارت ارشاد در سالهای 92 به بعد در این حوزه و تهدیدات خطرناکی که متوجه نهاد خانواده و هنجارهای رفتاری جامعه کرده، ورود جدی، انقلابی و در عین حال عالمانه به این میدان آشفته را ایجاب میکند.
و بالاخره، باید به جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه «فرهنگ عمومی» و دبیری شورای تخصصی آن اشاره کرد که میتواند فرصت درخشانی برای نقشآفرینی این وزارتخانه در اصلاح حال و هوای فرهنگی کشور باشد.
خلاصه کلام اینکه، قطعا 4 سال زمان زیادی برای اصلاح و تعالی فرهنگی کشور نیست و همه بار هم بر دوش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاران وی نیست، اما این زمان، برای اصلاح برخی رویهها و تغییر ریل قطار فرهنگی کشور هم زمان کمی نیست.
ارسال نظرات